۰۹ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۳۸
کد خبر: ۶۱۱۳۹۱
صادقانه‎ی سید حمیدرضا برقعی(2)

شعر | جان افلاک

شعر | جان افلاک
کوچه در کوچه شهر را گشتم، هیچکس با امام، صادق نیست.

باشگاه نویسندگان حوزوی خبرگزاری رسا | سید حمیدرضا برقعی 

جان افلاک

کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور می‌رفتم
کاش مانند یار صادقتان
بی‌امان در تنور می‌رفتم

علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشم‌هایت طبیب و بیمارش
یک جهان جابر بن حیان است

روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشید در مُرکّب توست
ملک لا هوت را مراد تویی
آسمان‎ها مرید مذهب توست

قصه تکرار می‌شود یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچکس با امام ، صادق نیست

خواب دیدم که پشت پنجره‌ها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم

گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجره‌هاست
آی مردم ! تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجره هاست/918/پ202/س

ارسال نظرات